به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه آزاد چابهار به نقل از تسنیم، بندر چابهار بهصرفهترین و مطمئنترین بندر ایران است و طبق نقشهها و برآوردهای بینالمللی نقطه ورودی کریدور شماره 9 یا همان کریدور شمال-جنوب است که کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی را به آسیای میانه، روسیه، منطقه قفقاز و تا شرق اروپا وصل میکند و حلقه واسطی برای اتصال حداقل 3 میلیارد نفر جمعیت است.
به گواه کارشناسان حملونقل کالاهای ترانزیتی از آسیا به اروپا از طریق کریدور شماره 9، هم تا 40 درصد کوتاهتر و هم تا 30 درصد ارزانتر از مسیرهای سنتی مانند کانال سوئز خواهد بود؛ با این تفاسیر به گواه اقتصاددان درآمدی که ایران میتواند از اقتصاد ترانزیت عاید کند همراستا با نفت خواهد بود بهشرط آنکه کریدور شماره 9 را فعال کند.
کارشناس اقتصاد ترانزیت و معاون حملونقل و ترانزیت منطقه آزاد چابهار میگوید: کریدور شمال-جنوب با موافقتنامه هند، افغانستان و ایران موسوم به موافقتنامه ترانزیتی چابهار وارد مرحله جدیدی شده است؛ موقعیت ویژه چابهار در دسترسی به مسیرهای اصلی حملونقل دریایی ازیکطرف و مشکلات سیاسی پاکستان و افغانستان از طرف دیگر موجب شده تاجران و دولتمردان افغان نگاه ویژه به چابهار برای دسترسی به آبهای آزاد و بهویژه مبادلات تجاریشان با هندوستان داشته باشند.
محسن محمدی معین در گفتوگو با تسنیم میافزاید: هندوستان یکی از اصلیترین شرکای اقتصادی افغانستان است و دو کشور میخواهند مراودات تجاری خود را از طریق چابهار انجام دهند، دیگر کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه هم نگاه ویژهای به چابهار دارند و آنها هم میخواهند پس از افغانستان وارد چابهار شوند چراکه هند با این کشورها هم مراودات تجاری فعالی دارد و میخواهد آن را تا سطح قابلتوجهی از طریق چابهار افزایش بدهد.
وی تصریح میکند: با توجه به موقعیت ویژه چابهار در اقتصاد ترانزیت و نگاهها به این بندر راهبردی، معاونت حملونقل و ترانزیت اواخر سال 95 در منطقه آزاد چابهار تشکیل شد تا امور ترانزیتی در یک جایگاه متمرکز شود؛ از آن سال تاکنون مأموریت اصلی منطقه آزاد چابهار ترانزیت معرفیشده است، البته این به معنی نافی سایر مأموریتهای اقتصادی و یا اجتماعی منطقه نیست؛ مأموریت محوری و اصلی ترانزیت است و باید درآمد اصلی هم از محل ترانزیت باشد.
دستگاههای اجرایی مناطق آزاد را درک نمیکنند؛ بهویژه چابهار را باوجوداین ظرفیت اما به گفته محمدی معین از ظرفیت قانونی منطقه آزاد برای تسهیل در ترانزیت و اقتصاد و هدایت تجار و صاحبان کالای افغان به این منطقه استقبالی نکردهاند؛ معین میگوید: در ماده 27 قانون مناطق آزاد، تأکید شده که دستگاهها میتوانند از آنجایی منطقه آزاد یکنهاد مجزا از سرزمین اصلی است بخشی از اختیارات و یا همه اختیارات خود را در آن محدوده به منطقه آزاد تفویض اختیار کنند؛ از زمان تأسیس مناطق آزاد حداقل 20 سال میگذرد تاکنون هیچ دستگاهی تا جایی که اطلاع دارم در هیچ منطقهای هیچیک از اختیارات خود را به منطقه آزاد تفویض نکرده است چه برسد به همه آن.
معین تأکید میکند: اینکه چرا تأکید است و میگوییم باید در امر ماده 27 چابهار را با دیگر مناطق آزاد کشور مجزا دانست به این دلیل است که منطقه آزد چابهار در دل سرزمین اصلی جای گرفته است بدون داشتن هیچ مرز زمینی، دریایی و هوایی؛ درون سرزمین اصلی میخواهیم فعالیت کنیم، خب قاعدتاً چنین منطقهٔ آزادی صرفه اقتصادی برای سرمایهگذار چه داخلی و چه خارجی نخواهد داشت چراکه کالایی که فرد میخواهد وارد و صادر کند مبادی آن سرزمین اصلی و تابع قوانین دست و پاگیر سرزمین اصلی خواهد شد.
وی ادامه میدهد: فلسفه مناطق آزاد ایجاد تسهیلات قانونی برای سرمایهگذارانی است که میخواهند با استفاده از قوانین سهل منطقه آزاد یک مقدار قیمت تمامشده کالای خودشان را پایینتر بیاورند و بهرهوری سرمایه را افزایش دهند، اما اینکه کالاهای آنان بخواهند وارد سرزمین اصلی بشود و تابع قوانین آن، ما فلسفه منطقه آزاد را رعایت نمیکنیم و ایجاد مشکل کردهایم.
توسعه ترانزیتی چابهار نامتوازن است
متولی ترانزیت منطقه آزاد چابهار میگوید: الآن سرمایهگذار و یا صاحب کالا با این دید به چابهار میآید و کالاهایش را میآورد که در منطقه آزاد است اما به دلیل اینکه بندر شهید بهشتی و بندر شهید کلانتری جزو سرزمین اصلی هستند، سرمایهگذار عطای چابهار را هرچند اقتصادی و بهصرفه ازنظر موقعیت به لقایش میبخشد اما اگر وزارت راه بخشی از اختیارات را به منطقه آزاد تفویض میکرد و بنادر جزو منطقه آزاد میشدند و یا قوانین منطقه آزاد به بنادر تسری پیدا میکردند ما اینقدر در جذب سرمایهگذار و صاحب کالا عقب نبودیم و این میشود که اینقدر هزینه و سرمایه برای توسعه بندر سازمان بنادر گذاشته و ما حالا مشکل بازاریابی داریم.
معین تأکید میکند: اینکه میگوییم بنادر جزو منطقه آزاد شود و تفویض اختیار شود یعنی محور و مدیر محوری یکی شود و همه همراستا باهم تحت مدیرت واحد حرکت کنند و اینگونه نباشد که اینقدر برای بندر سازمان بنادر هزینه کرده اما با راهداری و پسکرانههای ریل و جادهای همخوانی ندارد و هنوز جاده و ریل جزو برنامههای آتی است باوجودآنکه بندر کاملاً آمادهشده باشد؛ اینگونه نباشد که سرمایهگذار ما مثلاً پتروشیمی مکران تمام فکر و ذکرش بر این باشد که وقتی محصولش تولید شود و بخواهد صادر شود، چگونه باید منتقل شود، ظرفیت بار آیا ریل پاسخگو خواهد بود آیا شرکتهای بزرگ حملونقل میآیند و میخواهند این حجم عظیم بار افزودهشده را منتقل کنند؛ خوب قاعدتاً حملونقل جز اولیههای مطالعات برای هر سرمایهگذاری ازجمله سرمایهگذار پتروشیمی است که عقبیم. ما میگوییم مدیریت باید محوری باشد و همه بودجهها متناسب در همه زیرساختهای حملونقل از قبیل ریل و جاده و بندر خرج شود.
دستگاههای ترانزیتی تصمیمات متضاد میگیرند
معاون ترانزیت منطقه آزاد چابهار میگوید: در امر ترانزیت حداقل 24 تا 27 دستگاه و ارگان دولتی و غیردولتی خود را مسئول میدانند؛ این دستگاهها گاها نهتنها تصمیمات پراکنده میگیرند بلکه گاها تصمیم آنها از هم متضاد نیز هست؛ افغانستان و کشورهای CIS نگاه ویژهای به چابهار برای مراودات تجاری خوددارند اما با این وضع و جزیرهای کار کردن نمیشود در چابهار ترانزیت کرد.
معین ادامه میدهد: از سال 94 برای هماهنگی میان دستگاههای ترانزیتی شورایی بنام شورای ترانزیت به ریاست معاون اول رئیسجمهور تشکیلشده است؛ این شورا توفیقاتی داشته که یکی از آنها هماهنگی نسبی برای ترانزیت بخش اول محموله گندم ترانزیتی هند به افغانستان به میزان 120 هزار تن از راه چابهار بوده است اما دستگاههایی که جزو دولت و دستگاههای اجرایی نیستند همچنان در این شورا حضور ندارند و همچنان مشکلاند.
محمدی معین تأکید میکند: حتی دستگاههای اجرایی هم گاها در ترانزیت تأخیر ایجاد میکنند؛ مثلاً گمرک، گمرک باید نقشی تسهیلکننده برای ترانزیت داشته باشد نه تأخیر کننده؛ تمامی انبارهای منطقه آزاد تحت نظر دائم گمرک با دوربینهای مداربسته و تحت کلید آنهاست، تمامی موجودی و واردات و صادرات انبار تحت نظر دائم آنهاست و باید گمرک یک نقش تسهیلکننده برای ما داشته باشد نه تاخیرکننده، اما صاحبان کالا برای ترخیص کالاهای خود با تأخیرهای طولانی غیرمنطقی روبهرو هستند.
معین خاطرنشان میکند: در سایر دستگاهها هم با جزیرهای عمل کردن، ناهماهنگی و تصمیمات فصلی روبهرو هستم؛ ما الآن برای ترانزیت خشکبار و میوه و ترهبار افغانها که عمدهترین واصلیترین کالاهای صادرات افغانهاست برنامهریزی ویژهای کردیم اما در بحثهای قرنطینهای نباتی مرز میلک با ناهماهنگیها و تصمیمات فصلی که اشاره کردم روبهرو هستیم و به هزار زحمت آنها را برطرف کردیم؛ درمجموع فکر میکنم برای آنکه کریدور چابهار-میلک فعال و درآمدزا شود باید با عزم و دغدغهای جامعتر کارکنیم.